نقد و بررسی
همنوایی شبانهی ارکستر چوبها برندهی جایزه بهترین رمان اول سال ۱۳۸۰ بنیاد گلشیری و برندهی بهترین رمان سال ۱۳۸۰ منتقدین مطبوعات است و به عنوان رمان تحسینشدهی سال ۸۰ جایزه مهرگان ادب انتخاب شده است.
در بخشی از داستان میخوانیم:
«مرد بیابانی همیشه با سایهاش زندگی میکند… که هر جا میرود یا به دنبال سایهاش میرود یا سایهاش را به دنبال میکشاند. مرد بیابانی تنها ثروتش سایهی اوست… به چشم خویش دیدم که سایهام در من ماند. و مرا از زیر ناخن پاها بیرون کرد… از آن روست که من خودم نیستم. که این لگدها که دائم به بخت خویش میزنم لگدهایی است که دارم به سایهام میزنم. سایهای که مرا بیرون کرده و سالهاست غاصبانه به جای من نشسته است.»
0دیدگاه کاربران