نقد و بررسی
پاندر با فکر این که تا ابد محکوم به زندگی در فقر است، پسرکوچولویش پابرهنه آوارهی کوچه و خیابان میشود، و دیگر روز خوش نمیبینند، در برزخی وحشتناک زندگی میکرد. او پانزده سال، تمام کتابفروشیها را زیر و رو میکرد تا بتواند کتابی پیدا کند که رازهای کوچک و ممکن ثروتمند شدن را به او بگوید. اما چنین کتابی وجود نداشت.
او آنقدر به این موضوع و قدرت درونی ذهن خودش فکر کرد تا راه اندیشهی توانگر را پیدا کرد. به محض این که ذهنیت او نسبت به ثروت و پول تغییر کرد، همه چیز عوض شد و زندگی هم روی دیگر خودش را نشان داد. اینجا بود که پاندر پس از مدتی تصمیم گرفت هرچیزی که در این مسیر دشوار یاد گرفته را بنویسد تا اگر روزی کسی به همان جایی رسیده، که او رسیده بود، بتواند با خواندن این کتاب، خیلی زودتر و آسانتر به نتیجه برسد. در کتاب قانون توانگری، نویسنده براساس تجربیات خودش چیزهایی را یادآوری میکند که شاید تابهحال بارها شنیدهاید، اما از کنار آنها ساده گذشتهاید. او تمام مسائل مربوط به ثروتمند شدن را بررسی میکند. ضمن این که تمام اقشار فرهنگی و اجتماعی جامعه را در دیدگاههای مختلف ثروت در نظر میگیرد.
0دیدگاه کاربران