نقد و بررسی
خاویر کرمنت در این کتاب این موضوع را به خوبی مورد بحث قرار داده و با لحنی طنزگونه و ماجراهایی ساختگی اما نزدیک به واقعیت زندگی، یک چیز را به ما گوشزد می کند: دنیا را بیماری مسری و خطرناک بیشعوری تهدید می کند و اگر الان به فکر چاره نباشیم، بیشعورها دنیا را نابود می کنند.
در بخشی از کتاب می خوانیم:
بیشتر بیشعورها را می توان از روی رفتار تهاجمی و اخلاق قلدرمآبانه شان شناخت. اگر با گردن کلفتی و ترساندن دیگران نتوانند کارشان را به انجام رسانند، حقه سوار میکنند یا قانون و مقررات را طوری انگولک می کنند تا نتیجه اش به نفع شان شود. مثل تمام اعتیادها، مساله ی انکار در بی شعوری هم مساله ی مهمی است. آن ها قبول نمی کنند که باید مسئولیت پذیر باشند و یا دست کم زیر حرفشان نزنند و حاضر به پذیرش اشکال و اشتباه در کارشان باشند. بیشعورها کسانی اند که فکر می کنند قانون در رابطه با آن ها تعریف و معین می شود و آنها تافته های جدا بافته ای اند که حق انجام هر کاری را که اراده کنند، دارند. بیشعوری مرض وقاحت و سوءاستفاده از دیگران است. مشکل درمان بیشعوری آن است که آدم بیشعور معمولا قبول نمیکند، بیشعور است. اگر هم عاقبت قبول کند، باز هم تمایل دارد تقصیر آن را به گردن دیگران بیندازد.
0دیدگاه کاربران